نداندا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره

❤❤--- ندا عاشق سفر ---❤❤

بهشت گم شده برگهاي پاييزي

1391/8/13 12:37
نویسنده : بابا جون
1,100 بازدید
اشتراک گذاری

يه  روز زمستوني با مامان و عمو و عمه و بابا رفتيم بهشت حالا ديگه خيلي تميز شده بود وقتي راه مي رفتي مي گفتي برگا مي گويند خروچ خروچ .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

عمه جون
15 مرداد 91 12:05
اونروز هوا خیلی سرد بود اولش ناراحت بودی گریه میکردی. ولی وقتی صدای خش خش برگا را شنیدی خوشحال شدی از همه خوشحالتر. حالا دیگه مدام پاهات را محکم می گذاشتی رو برگ ها...
عمو وحید
13 آذر 91 19:07
سلاااااااااااااام عمو جون این عکست واقعا زیباست بیستی